ماهان عشق مامان و بابا

خاطرات ماهان عزیزم

ماهان عشق مامان و بابا

خاطرات ماهان عزیزم

ماهان جون تولدت مبارک

سلام پسر گلم.... 

  

اومدنت به این دنیا مبارک باشه. بالاخره پاتو به این دنیای بزرگ گذاشتی... البته یکم سخت بود آخه قرار بود شما طبیعی به دنیا بیای اما موقع زایمان متاسفانه شما پی پی کرده بودی و دکتر گفت خیلی خطرناکه و باید سزارین بشم. نمیدونی چقدر ترسیدم. همش دعا میکردم که واسه شما مشکلی پیش نیاد. بابا مهدی و مامان بزرگا هم پشت در اتاق تا صبح بیدار بودن و وقتی شنیدن باید سزارین بشم خیلی نگران شده بودن. خلاصه خیلی روز سختی بود.  

دکترم سفارش کرده بود که از شما نوارقلب بگیرن و اگه خدایی ناکرده مشکلی پیش اومد سریع ببرنم اتاق عمل. وقتی به دستگاه وصل بودم، صدای قلب کوچولی شما رو میشنیدم. قربونت برم هروقت میومدن واسه معاینه، اینقده شما میترسیدی که ضربان قلبت از 130 میرسید به 160. قلب کوچیک تندتند میزد. خیلی نگرانت بودم عزیز دلم. 

خلاصه ساعت 9:30 منو بردن اتاق عمل. خانم دکتر چون خیلی درد داشتم منو بیهوش کرد. وقتی آمپول بیهوشی زدن دیگه هیچی نفهمیدم و یکهو چشمم رو باز کردم و دیدم توی اتاق ریکاوری هستم. اولین چیزی که یادم اومد شما بودین.... داد میزدم توروخدا بگین بچه ام چی شده؟ کجاست؟ سالمه؟ بیارینش... خانم پرستار هم می خندید و می گفت بذار خودت خوب شی بچه ات رو هم میاریم. سالم سالمه... 

خلاصه جگرگوشه مامان شما 10 مهر 1391 ساعت 10:30 در بیمارستان مهر پا به این دنیا گذاشتین. وای عزیزم اینقده ناز بودی که اصلا باورم نمیشد نی نی من هستی. دقیقا همون چیزی که گاهی اوقات توی خواب میدیدم.....

شب اول و دوم خیلی خوب خوابیدی و فکر میکردم بچه داری چقده راحته اما از شب سوم به بعد دائم گریه میکردی. خلاصه عزیزم با گریه شما من هم گریه میکردم. روز سوم مامان جون و بابامهدی شما رو بردن دکتر و خانم دکتر گفت گریه شما بخاطر گرسنگی بوده. من خیلی شیر نداشتم که به شما بدم واسه همین شما گرسنه بودی.  

به سفارش خانم دکتر زن عمو علی بابا اومد خونه ما و شما از اون شیر خوردی و سینا نی نی زن عمو هم از من شیر خورد تا شیرم زیاد شه. خلاصه هم دست سینا درد نکنه هم مامانش. 

یادم رفت بگم سینا دوماه از شما بزرگتره و ایشالا وقتی بزرگ بشین مثل دوتا برادر با هم میشین. 

الان که دارم واست می نویسم شما خوابید و بابا مهدی الان رسیده خونه. اگه شما اجازه بدین بازم میام و واست می نویسم. فعلا خداحافظ......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد